بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
بازاریابی چریکی یک استراتژی تبلیغاتی است که در آن یک شرکت با استفاده از تعاملات عجیب و یا غیر معمول به منظور ارتقاء محصول یا خدمات استفاده میکند. این یک نوع تبلیغات است . این اصطلاح توسط کتاب جی کنراد لوینسون Guerrilla Marketing محبوب شد.
بازاریابی چریکی با استفاده از تکنیک ها و شیوه های متعدد به منظور برقراری ارتباط مستقیم با مشتریان است. یکی از اهداف این تعامل، ایجاد یک واکنش احساسی در مشتریان است و هدف نهایی بازاریابی این است که مردم را به یاد بیاورید که محصولات یا علامت های تجاری به نحوی متفاوت از آنچه که آنها عادت می کنند را به یاد می آورند.
همانطور که کانال های رسانه ای تبلیغاتی سنتی مانند چاپ، رادیو ، تلویزیون و ایمیل مستقیم محبوبیت دارند، بازاریابان و تبلیغ کنندگان باید راه های جدیدی را برای دریافت پیام های تجاری خود به مصرف کننده پیدا کنند. بازاریابی چریکی متمرکز بر گرفتن مصرف کننده از طریق تعجب برای ایجاد یک تصور بزرگ در مورد محصول یا برند است. این به نوبه خود باعث ایجاد سروصدا در مورد محصول عرضه شده در بازار میشود. این روش تبلیغاتی است که باعث افزایش مشارکت مصرف کنندگان با محصول یا سرویس می شود و برای ایجاد یک تجربه به یاد ماندنی طراحی شده است. با ایجاد یک تجربه به یاد ماندنی، این احتمال نیز افزایش می یابد که یک مصرف کننده یا کسی که با این کمپین تعامل داشته باشد، به دوستان خود درباره محصول توضیح می دهد. به این ترتیب، از طریق کلمه ای، محصول یا خدمات تبلیغاتی به مردم بیشتر از آنچه پیش بینی شده است، می رسد.
بازاریابی چریکی نسبتا ارزان است و بیشتر در مورد رسیدن به حداکثر نتیجه تمرکز دارد. در مبارزات چریکی برای رسیدن به موفقیت، شرکت ها نیازی به صرف هزینه زیادی ندارند، فقط نیاز به تخیل، انرژی و زمان دارند. بنابراین، این پتانسیل برای کسب و کارهای کوچک مؤثر است، به ویژه اگر آنها در برابر شرکت های بزرگ رقابت کنند.
پیام به مصرف کنندگان اغلب طراحی شده تا روشن و مختصر باشد. این نوع بازاریابی نیز بر روی ذهن ناخودآگاه اثر می کند، به عنوان تصمیم گیری خرید اغلب توسط ذهن ناخودآگاه ساخته شده است. برای حفظ محصول یا خدمات در ذهن ناخودآگاه نیاز به تکرار دارد، بنابراین اگر یک همهمه در اطراف محصول ایجاد شود و در میان دوستان به اشتراک گذاشته شود، آن را تکرار می کند.
فهرست
1 ریشه شناسی و منشاء
2 انواع بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی
2.1 بازاریابی محیطی
2.2 بازاریابی کمین
2.3 بازاریابی مخفی
2.4 بازاریابی ویروسی
2.5 بازاریابی مردمی
2.6 بازاریابی خیابانی
3 روش معمول
4 استراتژی
5 بازاریابی آنلاین چریکی
6 مثال ها
7 خطر استراتژیک
8 هزینه های ارزان قیمت
ریشه شناسی و مبدأ
اصطلاح "بازاریابی چریکی" از جنگ چریکی گرفته شده است، که تاکتیک های غیر معمولی را برای رسیدن به یک هدف به کار می گیرد. در سال 1984، بازاریابی چریکی توسط جی کنراد لوینسون خلاق Leo Burnett در کتاب بازاریابی چریکی معرفی شد. این اصطلاح از الهام جنگ چریکی بود که جنگ های غیر متعارف با استفاده از تکنیک های مختلف از استراتژی های معمول و کوچک تاکتیکی استفاده شده توسط شهروندان مسلح بود. این شامل تخیل و انرژی زیاد برای اجرای یک بازاریابی چریکی است. این نوع از بازاریابی صرفا تمرکز بر مصرف مصرف کنندگان از طریق غافلگیری، اثر گذاری بیشتر و در نهایت منجر به تبلیغ از طریق دهان به دهان و یا شبکه های اجتماعی است. بازاریابی چریکی مناسب برای هر کسب و کار کوچک و متوسط می باشد تا محصول یا خدمات خود را مستقیما به مصرف کنندگان خود ارائه دهند بدون اینکه هزینه زیادی را برای تبلیغات خرج کنند. این نیز توسط شرکت های بزرگ برای نشان دادن تفاوت از رقبای خود و استفاده از کمپین های رسانه های اجتماعی استفاده می شود. اخیرا، افراد از شیوه های غیر متعارف شکار شغل یا کار بیشتر استفاده می کنند. در نتیجه، مفهوم بازاریابی خیابانی به دنیا آمد. این تنها از اعمال فعالیت در خیابان ها، به منظور توسعه شیوه های خلاقانه ارتقاء، تکامل یافته است. به عنوان مثال، یک روش که توسط بسیاری از شرکت ها برای تبلیغ محصولات و یا خدمات خود در خیابان ها استفاده می شود، توزیع فروشندگان است. این فعالیت بر روی خلاقیت تمرکز نمی کند، بلکه بر روی تبلیغ در خیابان ها تمرکز می کند. با این حال، با گذشت زمان، شرکت ها تکنیک های غیر متعارف بیشتری را برای توجه مشتریان توسعه داده اند.
انواع بازاریابی چریکی یا پارتیزانی
بازاریابی محیطی
ارتباطات محیطی تبلیغات بر روی عناصر محیطی، از جمله تقریبا هر سطح فیزیکی موجود ارائه شده است. این مجموعه ای از هوش، انعطاف پذیری و استفاده موثر از جو است. این نوع از تبلیغات را می توان در هر کجا و در همه جا از خشک کن دست در حمام عمومی و پمپ بنزین از طریق تسمه های دست و فنجان گلف پیدا شده است.
بازاریابی کمین
بازاریابی کمین یک نوع بازاریابی وابسته است که توسط یک سازمان برای بهره بردن از آگاهی، توجه، حسن نیت و سایر منافع ایجاد شده توسط ارتباط با یک رویداد یا ملک استفاده می شود بدون اینکه این سازمان دارای ارتباط رسمی یا مستقیم با آن رویداد یا اموال باشد.
به طور معمول در رویدادهای بزرگ دیده می شود که رقبای حامیان رسمی تلاش می کنند ارتباطی با این رویداد ایجاد کنند و آگاهی را برای مارک های خود افزایش دهند، گاهی اوقات مخفیانه. برای مثال، نایک در طول بازی های المپیک 2012 لندن "نقاط بزرگ خود را پیدا کرد" که در آن ورزشکاران از چندین محل به نام لندن (اما بدون نشان دادن لندن واقعی و یا اشاره به بازی های المپیک) برجسته بود که هدف قرار دادن یک ارتباط قوی بین بازی های المپیک لندن و نایک.
بازاریابی مخفی
بازاریابی استراتژیک یک اقدام عمدی است که وارد، کارکردن یا خروج از بازار را به شیوه ای خفیف، مخفیانه یا غیر قابل تشخیص و یا تلاش برای انجام آن انجام می دهد.
بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی هر استراتژی را توصیف می کند که افراد را تشویق می کند پیام های بازاریابی را به دیگران منتقل کند و پتانسیل رشد چشمگیر را در مواجهه با پیام و تاثیر آن ایجاد کند. مانند ویروس ها، چنین استراتژی هایی از ضرب سریع استفاده می کنند تا پیام را به هزاران و میلیون ها نفر منفجر کنند. خارج از اینترنت، بازاریابی ویروسی به عنوان "دهان به دهان"، "ایجاد همهمه"، "استفاده از رسانه ها"، "بازاریابی شبکه"، و در اینترنت به عنوان بهتر یا بدتر به عنوان "ویروسی بازار یابی".
به طور مشابه، بازاریابی buzz از رسانه های با مشخصات بالا برای تشویق عمومی برای بحث در مورد نام تجاری یا محصول استفاده می کند. بازاریابی Buzz بهتر از زمانی است که پاسخ های مصرف کننده به یک محصول یا سرویس و تأییدات پس از آن، واقعی هستند، بدون این که شرکت آنها را پرداخت کند. Buzz تولید شده از کمپین بازاریابی buzz به عنوان "WOM تقویت شده" (word-to-mouth) نامیده می شود و "WOM آلی" زمانی است که buzz به طور طبیعی توسط مصرف کننده اتفاق می افتد.
بازاریابی مردمی
کمپین های مردمی هدف را به نفع مشتریان به صورت فردی می گیرند. یک کمپین موفق در سطح عمومی، در مورد انتشار پیام بازاریابی نیست، به این امید که مشتریان احتمالی توجه بیشتری داشته باشند، بلکه ارتباط شخصی بین مصرف کننده و برند را برجسته می کند و ارتباطی پایدار با برند ایجاد می کند.
بازاریابی خیابانی
بازاریابی خیابانی با استفاده از روش های غیرواقعی تبلیغات و یا تبلیغ محصولات و مارک ها در مناطق عمومی انجام می شود. هدف اصلی این است که مصرف کنندگان را به یاد بیاورند و نام برند یا محصول را به بازار عرضه کنند. بازاریابی خیابانی به عنوان یک بخش از بازاریابی چریکی، مخصوص همه فعالیت های بازاریابی در خیابان ها و اماکن عمومی مانند پارک ها، خیابان ها، حوادث و غیره است. بازاریابی خیابانی نیز شامل تبلیغات در خارج از منزل می شود، مانند چرخ دستی های خرید (چرخ دستی های خرید در ایالات متحده)، توالت های عمومی، دو طرف اتومبیل یا حمل و نقل عمومی، سوراخ های سوراخ سوراخ، مسیرهای پیاده رو، سطل های زباله و غیره.
بازاریابی خیابانی محدود به تبلیغات ثابت نیست. این سازمان معمولی است که از سفیران نام تجاری که نمونه های محصول یا کوپن تخفیف را توزیع می کنند استفاده کند و در صورت بروز برند در پاسخ به پرسش های مربوط به محصول، پاسخ دهد. سفیران نام تجاری ممکن است با یک کیوسک همراه با نمونه های محصول یا مواد تظاهرات همراه باشند و یا ممکن است "بایگانی راه رفتن" را پوشانند. تعامل فیزیکی با مصرف کنندگان قدرت بیشتری را تحت تاثیر قرار می دهد تا تبلیغات سنتی منفعل.
بازاریابی خیابانی به عنوان بسیج نه تنها فضای خیابان بلکه خیال خیابان است: فرهنگ خیابانی و هنر خیابانی. Y نسل گسترده متشکل از شهرنشینان جوان (15 - 30 سال)، اغلب جلو به عنوان هدف حساس ترین برای مبارزات قرار به دلیل ارتباط آن با فرهنگ کوچه و خیابان.
به گفته مارسل سوزت و برنارد کوا، بازاریابی خیابانی می تواند به عنوان یک اصطلاح کلی دربرگیرد که شامل شش نوع فعالیت اصلی است:
• توزیع آگهی ها یا محصولات
این فعالیت سنتی تر است و شایعترین نوع بازاریابی خیابانی است که توسط مارک ها مورد استفاده قرار می گیرد.
• انیمیشن های محصول
این شامل شخصی سازی یک فضای ترافیکی با استفاده از تصاویر برند می باشد. ایده این است که برای ایجاد یک محصول یا خدمات جدید یک میکرو جهان ایجاد کنیم.
• انیمیشن های انسانی
هدف این اقدامات ایجاد یک فضای است که در آن پیام بنزین از طریق فعالیت انسانی ارتباط برقرار می شود.
• جاده نشان می دهد
این فرم ارائه تلفن همراه مبتنی بر توسعه وسیله حمل و نقل است: تاکسی، دوچرخه، Segway و غیره
• اقدامات غیرقابل شناسایی
این فعالیت ها شامل سفارشی سازی عناصر خیابانی است.
• اقدامات رویداد
این فعالیت ها به صورت عینک، مانند مباحث فلش یا رقابت ها صورت می گیرد. ایده این است که از طریق سازمان یک رویداد عمومی، یک محصول، خدمات یا ارزش نام تجاری را ارتقا بخشد.
روش معمول
اول، شرکت ها مکان های عمومی را تشریح می کنند که کمپین را می توان توسعه داد، مانند سواحل، رویدادهای فرهنگی، نزدیک به مدارس، رویدادهای ورزشی و مناطق تفریحی برای کودکان. بعدا، شرکت ها باید یک برنامه برای نزدیک شدن به رسانه های مختلف و بازار هدف را توسعه دهند. به منظور جذب توجه، رویدادهای بازاریابی خیابانی نه تنها شامل فعالیت های غیر معمول می شوند، بلکه از تکنولوژی به عنوان بخشی از وقایع استفاده می کنند. هدف این است که ارزش کمپین ها را افزایش دهیم و توجه مشتریان بالقوه را جلب کنیم.
علاوه بر این، برنامه هایی که شرکتها توسعه می دهند توجه داشته باشند که بازاریابی چریکی یا خیابانی شامل ارتباطات و تعاملات جهانی نه تنها با مشتریان یا رسانه ها است. آنها همچنین برای شناسایی فرصت ها و جمع آوری اطلاعات کافی در مورد محصولات، بازارهای و رقبای توسعه یافته اند. به عنوان مثال، برای کسب و کار مهم است که مشتریان به جای انتخاب پیشنهادات رقبا، با آنها باقی بمانند. آنها استراتژی های نوآورانه ای را به کار می گیرند که در بازار آن ها را از دست نخواهند داد و در هنگام استفاده از بازاریابی خیابانی مکمل های تبلیغاتی دیگر را از طریق رسانه های دیگر مانند رادیو و تلویزیون در نظر می گیرند.
نمونه های مختلفی از استراتژی هایی که در بازاریابی چریکی استفاده می شود وجود دارد. یکی از آنها ارائه پیشنهادات برای افزایش فروش است. در بسیاری از موارد، کسب و کار نه تنها محصولات یا خدمات خود را به رسمیت می شناسد، بلکه آنها نیز چیزهای دیگر را به صورت رایگان ارائه می دهند. نمونه دیگر این است که پیشنهاد کمک جمع آوری کند. نقطه ای از این استراتژی این است که با کمک به دیگر سازمان ها، مانند مدارس، آنها پول خود را تامین کنند. اکثر شرکت ها این روش را نه تنها برای افزایش فروش خود، بلکه برای بهبود شهرت و تصویر خود در میان جامعه نیز می رسانند. در نهایت، استراتژی ای به نام "تیم فروش" وجود دارد که شامل گروه های سازگار با افراد، اکثریت جوانان هستند که به درب خانه های مختلف در یک محله ضربه می زنند. آنها این کار را برای کمک به شرکت های تبلیغاتی و فروش محصولات یا خدمات خود انجام می دهند.
سازمان های بازاریابی بازاریابی چریکی یا بازاریابی خیابانی نیز با توجه به رویکرد روان شناختی، در نظر دارند. برای بسیاری از شرکت ها، این نشان می دهد که آیا آنها موفق هستند یا خیر. بازاریابی خیابانی به برخی جنبه های روان شناختی مربوط می شود تا رفتار و ترجیحات مشتریان را بداند. به عنوان مثال، بعضی مناطق روانشناختی مغز افراد تقسیم می شود: 45٪ افراد مبتلا به چپ مغز، 45٪ مغز راست و 10٪ متعادل هستند. افراد چپ مغز تمایل دارند منطقی باشند، احتیاج به ذهنیت راست دارند و بقیه آنها را ترکیب می کنند. سپس، با توجه به محصول یا خدماتی که شرکت ها ارائه می دهند، و همچنین نوع مشتری، شرکت ها تصمیم می گیرند که چگونه می توانند کمپین های بازاریابی خیابانی خود را مدیریت کنند. بعلاوه، تقریبا تمام شرکت ها کمپین بازاریابی خیابانی خود را بر روی تکرار پیام هایی که در میان مشتریان خود پخش می کنند، برپا می کنند. تکرار مربوط به بخش ناخودآگاه ذهن است. این مسئول تصمیم گیری است. این به افراد اجازه می دهد که بدانند چه چیزی انتخاب می شوند و چه چیزی می خواهند. کسب و کارها اصولی را دنبال می کنند که نشان می دهد که بیشتر افراد با توجه به کمپین، امکانات بیشتری را برای مبارزه برای به یاد آوردن دارند.
هنگامی که یک شرکت تصمیم می گیرد که کمپین بازاریابی چریکی را که می تواند هر چیزی را از ویروس، محیط، کمین، خیابان یا خفاش بیرون بکشد، برای آنها اهمیت دارد. اهداف اصلی آنها عبارتند از:
برای ساختن buzz به اندازه کافی برای خدمت در کلمه از دهان، کمک به نام تجاری برای ایجاد خوب با محصولات خود.
برای تماس با بیشتر پنج هویت هوشیای مشتری / مصرف کننده، تجربه شخصی با نام تجاری و ایجاد شهرت خوب را لمس کنید.
برای رسیدن به هدف با موفقیت با استفاده از نام تجاری آنها در روزمره خود موفق باشید.
از طریق تجربه و احساسات کوتاه مدت بین شرکت و هدف مشترک، تبلیغ کنندگان و سازمان ها احساس صمیمیتی را ایجاد می کنند که از رویارویی با آن مواجه می شوند. این احساس نزدیک بودن بیشتر طول می کشد به عنوان افراد آسیب دیده از این برخورد در اینترنت از طریق رسانه های اجتماعی.
استراتژی
استراتژی ارتقاء بازاریابی چریکی ابتدا توسط جی کنراد لوینسون در کتاب بازاریابی چریکی (1984) شناسایی شد. در این کتاب صدها "سلاح بازاریابی چریکی" در آن زمان مورد استفاده قرار می گیرد. بازاریابان چریک باید خلاق باشند در ایجاد شیوه های غیر متعارف ارتقاء برای حفظ علاقه عمومی به یک محصول یا خدمات. لوینسون می نویسد که در زمان اجرای تاکتیک های بازاری چریکی، سازمان های کوچک و کارآفرینان در واقع یک مزیت است. در نهایت، فروشندگان چریک باید "کالا را تحویل دهند". در راهنمای بازاری چریکینویسندگان نوشتند: "... برای فروش یک محصول یا یک سرویس، یک شرکت باید ارتباط با مشتری برقرار کند، باید اعتماد ایجاد کند و نیازهای مشتری را تامین کند و باید محصولی را ارائه کند که مزایای وعده داده شده را ارائه کند.
بازاریابی آنلاین چریکی
وب با نمونه هایی از بازاریابی چریکی فراوان است، به طوری که بسیاری از ما حضور آن را متوجه نمی شویم - تا زمانی که یک کمپین به خصوص موفق شود. تمایل به لذت فوری از کاربران اینترنت، یک راه برای بازاریابی چریکی را فراهم می کند که با اجازه دادن به کسب و کارها به ترکیب بازاریابی منتظر با تاکتیک های چریکی کمک می کند. نمونه های ساده شامل استفاده از صفحات بارگذاری یا متون تصویری برای نمایش پیام های سرگرم کننده و آموزنده برای کاربران در انتظار دسترسی به محتویاتی هستند که در حال تلاش برای رسیدن به آن هستند. همانطور که کاربران انتظار ندارند که هیچ شغل در وب داشته باشند، ضروری و آسان است که توجه خود را به این طریق جذب کنند. سایر روش های وب سایت شامل ویژگی های جالب وب مانند جذب صفحات فرود است.
بسیاری از استراتژی های بازاریابی آنلاین همچنین از رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و LinkedIn برای ایجاد کمپین ها، قابلیت های مشترک و رویدادهای میزبان رویداد استفاده می کنند. شرکت های دیگر بر اساس تشویق کاربران به اشتراک گذاری یا ایجاد محتوای مربوط به محصول خود، رقابت یا تخفیف های خود را اجرا می کنند. ویدیوهای ویروسی یک شکل فوق العاده محبوب از بازاریابی چریکی است که در آن شرکت فیلم های سرگرم کننده و یا تعجب آور فیلم ها که کاربران اینترنت به احتمال زیاد برای به اشتراک گذاشتن و لذت بردن از، که ظریفانه تبلیغ خدمات و یا محصول خود را. بعضی از شرکت ها مانند گوگل حتی عناصر تعاملی مانند بازی های تگ شده گوگل را برای جلب علاقه و تعامل ایجاد می کنند. این تاکتیک های بازاریابی پویایی چریکی می تواند اخبار را در سطح جهانی تبدیل کند و کسب و کار های قابل توجهی را به نمایش بگذارد.
مثال ها
سازمان های مختلفی هستند که استراتژی های بازاریابی چریکی و خیابانی را اجرا می کنند. اکثر آنها شرکت های کوچک هستند، اما شرکت های بزرگی نیز وجود دارند که در محیط بازاری چریکی و خیابانی دخیل هستند. اکثر نمونه هایی از استراتژی هایی که شرکت های کوچک و بزرگ به آن اعمال می کنند، عبارتند از لباس های شخصی، توزیع بلیط ها، افراد ارائه نمونه، و غیره. همانطور که قبلا ذکر شد، یک روش متعارف بازاریابی چریکی که توسط بسیاری از شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد، ارائه دادن مشتریان است. هدف این است که آگاهی در مورد مشتری در مورد آنچه که شرکت انجام می دهد، ایجاد کنید. یک نمونه از این در مونپلیier، ورمونت ، جایی بود که موسسه آشپزی نیو انگلند بود(NECI) گروهی از دانش آموزان را به یک سینما فرستاد تا 400 فلیتر را به دست بیاورد. این افراد دارای کوپن هایی بودند که در آن NECI از مردم دعوت کرد تا به تمشک های ماهانه خود برگردند. یک شرکت دیگر، باشگاه کونگ فو تای چی بوستون، به جای تبلیغ تبلیغات در روزنامه ها، گزینه ای را برای انتشار افسران انتخاب کرد. هدف از فروشندگان این بود که کلاس های دفاع از خود را برای زنان ترویج کند.
کسب و کارهای دیگر روش ارسال افراد مخفی را برای ترویج چیزهای خیابانی اعمال می کنند. به عنوان مثال، match.com یک فعالیت بازاریابی خیابانی در "Feria del Libro" ("نمایشگاه کتاب") در مادرید برگزار کرد. این شامل مردی بود که مانند شاهزاده ای که در جستجوی مردم "واقعی عشق" بود، قدم می زد. او یک دمپایی شیشه ای داشت و حتی برای بعضی افراد کفش را امتحان کرد. یک زن پشت سر او نشانگرها را به مردم نشان داد که شامل پیامهایی مانند «بارها تغییر کرده است؛ راه برای پیدا کردن عشق، بیش از حد "و یا" شما خواندن داستان عشق در تمام زندگی خود را؛ تجربه خود را در Match.com "تجربه کنید. همچنین، در مادرید و بارسلونا، نوکیا یک کمپین به نام "Avestruz" ("شترمرغ") برای ارتقاء 5500 و 5700 تلفن همراه را توسعه داد. در مبارزات انتخاباتی، یک گروه از عروسک های شترمرغ واقعی، سعی داشتند با جوانان ارتباط برقرار کنند تا آنها بتوانند بدانند این تلفن های همراه با پخش MP3 با کیفیت عالی ارائه می دهند. عروسک ها گوشی های خود را نگه داشتند و به موسیقی گوش می دادند. هنگامی که یک جوان ظاهر شد، عروسک سعی کرد توجه خود را جلب کند تا کیفیت موبایلش را نشان دهد. دلیل اینکه نوکیا تصمیم به استفاده از شترمرغ داد، این بود که آنها حیوانات بزرگ هستند، بنابراین مردم به راحتی میتوانند به آنها نگاه کنند.
شرکت هایی هستند که پاسها یا بلیط ها را به رویدادهای مختلف پخش می کنند. به عنوان مثال، سونی با پیوستن به مؤسسان سرمایه گذاری می کند و به آنها می گوید که باید در جلسات عمومی نفوذ کنند. آنچه آنها باید انجام دهند این است که بلیت های رایگان را به کنسرت و سایر رویدادهای موسیقی که توسط این شرکت حمایت می شود، توزیع کنند. نمونه دیگر شرکت اسپانیایی Clickair (گسترش شرکت هواپیمایی ایرریا) است که یک کمپین را در آن ایجاد کرد که در آن یک گروه پنج نفره باید از طریق خیابان های بارسلونا لباس پوشیدن به عنوان یورو را انجام دهند. این گروه تقریبا 3000 بلیط برای ترویج مقصد های مختلف Clickair تهیه کرد. افرادی که برای اولین بار یک پیام متنی با اطلاعات مورد نیاز ارسال می کنند، بلیط های رایگان برای سفر را دریافت می کنند. در پایان، این شرکت مجموعا 3،390 پیام دریافت کرد. همراه با این نمونه ها دیگر تکنیک های بازاریابی خیابانی وجود دارد که حتی غیر معمول است. لی جینز، یک شرکت فرانسوی که برای فروش شلوار جین ساخته شده است، افتتاح فروشگاه جدید خود را در غرفه Rosiers در پاریس ترویج کرد. روش مورد استفاده شامل توزیع denims، و همچنین لوازم جانبی جین، در خیابان های مختلف محله است. علاوه بر این، در ایتالیا، اعضای شرکت نینتندو کمپین ای را که در آن از پست استفاده می کردند، به اجرا در آوردند، برای ارتقاء کنسول Wii. آنها چندین پست پس از آن با شکل برخی از شخصیت های مختلف از بازی های ویدئویی جا به جا شدند. این تصاویر به گونه ای قرار می گیرند که اگر آنها در خیابان ها تبلیغاتی بودند. "Wii not forget"، نام کمپین و یک توضیح مختصر از آن، کلمات نوشته شده در پست پس از آن بود. در بعضی موارد، برخی از بازاریابی خیابانی ممکن است موجب برانگیختن مقامات محلی شود. برای هزینه یک شهر کوچک صادر شده جریمه، شرکت تبلیغ صفحه اول در Houston Chronicle دریافت کرد.
شرکت سونی اریکسون در سال 2002 از 60 مورد بازیگر در ده شهر عمده استخدام کرد و آنها را به غریبه ها دعوت کرد و از آنها می پرسید: "آیا شما تصور می کنید که تصویر من را می گیرید؟" پس از آن، بازیگر هدف را با یک گوشی تلفن همراه با نام تجاری جدید در حالی که در مورد چگونگی خنک کردن دستگاه جدید صحبت کرد، به دست آورد. "و در نتیجه یک رفتار شهادت تبدیل به یک رویداد نام تجاری شد.
بازاریابی چریکی فقط برای شرکت های کوچک منحصر به فرد نیست. برای شرکت های بزرگ این استراتژی با ریسک بالا و پاداش بالا است. هنگامی که موفق شد، می تواند سهم بیشتری از بازار را جذب کند، اما اگر شکست بخورد، می تواند برند تصویر شرکت را آسیب برساند. یک مبارزۀ بازاریابی چریکی موفقیت آمیز ماشین شادی کوکا کولا است. در ژانویه 2010، کوکا کولا ، با کمک تعریف 6 ، فیلم واکنش یک دستگاه تلوان کک را که «دوزهای» شادی برای دانشجویان بی نظیر در دانشگاه سنت جان. یک ماشین فروش ظاهرا عادی، دانشجویان را از طریق دادن اقلامی که بیش از آنکه برای آنها معامله شده است، شگفت زده کرد. دانش آموزان از شیرهای کیک، پیتزا، گل، حتی یک قهرمان دوازده پایه برخوردار بودند. پل یانچچینو جونیور، مدیر خلاقیت، تعریف 6، گفت: "هدف کک برای الهام بخشیدن به مصرف کنندگان از لحظه های شگفت انگیزی کوچک است." با بودجه ای که تنها 60،000 دلار بود، این ویدیو در هفته اول تولید 500،000 نمایش داده شد. در حال حاضر بیش از 7 میلیون بازدید کننده داشته است. این کمپین بسیار محبوب بود که یک ویرایش 30 ثانیه ای از فیلم در طول پایان عمر آمریکایی بت بود. [ که؟ ]"ماشین خوشبختی کوکاکولا" نیز در دریافت جایزه معتبر Gold Interactive در جایزه 51 جایزه جوایز سالانه در شهر نیویورک قرار گرفت. پس از موفقیت کمپین، کوکا کولا تصمیم گرفت تا موضوع "شادی" را ادامه دهد و از آن به بعد فیلم های مشابهی را منتشر کرده است.
خطر استراتژیک
به دلیل ماهیت بازاریابی چریکی، پیام و هدف باید به وضوح تعریف شود تا از درک نادرست بدست آید. سوءاستفاده مخاطبان هدف از پیام که برای ارتقای آن اهمیت دارد، خطر است. تبلیغات کلامی دهان همیشه به اندازه کافی متمرکز نیست تا پیام مورد نظر را ارائه کند. گسترش شگفت انگیز از بازاریابی از طریق دهان غیرقابل کنترل است پس از آزاد شدن، و ممکن است منجر به اشتباه در ارائه پیام یا سردرگمی در مورد یک نام تجاری.
خطر دیگری شامل رویدادهای اشتباه بهنگام (یا اشتباه قرار داده شده) است که در واقع ممکن است در برابر منافع مصرف کننده درک شود. به عنوان مثال، در ارتقاء نامطلوب که در تاریخ 31 ژانویه 2007 اتفاق افتاد ، مدارهای مدار مغناطیسی، هر کدام با یک شکلک کارتونی LED، به سطوح فلزی در داخل و اطراف بوستون، ماساچوست برای ترویج مجموعه انیمیشن، Aqua Teen نیروی گرسنگی. تخته مدار به اشتباه برای دستگاه های انفجاری گرفته شده است . چند ایستگاه مترو؛ پل ها؛ و بخشی از ایالت ایالت 93 به عنوان پلیس مورد بررسی، حذف، و (در برخی موارد) دستگاه ها را نابود کرد.
برخی از بازاریابی چریکی موجب تحریک نفوذ مقامات محلی می شود. سپس خطرات ارزیابی می شوند و هنوز هم ارزشمند هستند. چنین موردی در هوستون ، تگزاس ، زمانی بود که آژانس تبلیغاتی BMW Auto ، Street Factory Media، یک نسخه از Mini- Copa (ساخته شده از فوم پلاستیکی) را به سمت یک ساختمان مرکزی در ژانویه 2013 متصل کرد. برای هزینه کم یک جریمه صادر شده توسط شهر، این شرکت تبلیغات صفحه نخست را در Houston Chronicle دریافت کرد.
یکی دیگر از مشکلات خود را نشان می دهد اگر بازاریابان موفق به درستی اجرای کمپین مخفی. آنها خطر قابل توجهی از واکنش را تجربه می کنند. یک نمونه از این را می توان در سقوط آنلاین سونی سرگرمی با Zipatoni یافت. این شرکت تلاش کرد تا از طریق یک کمپین بازاریابی خیره کننده، که توسط جامعه اینترنتی به سرعت شناسایی شده بود، ارتقا پیدا کند. در نتیجه، سونی فورا از علاقه مندان به بازی های ویدئویی انتقاد می کند.
بنابراین هنر خیابانی یک فعالیت مخرب است، ربودن اماکن عمومی و اختراع اشکال عجیب و غریب از بیان که اصلاح روش های برقراری ارتباط است، که همه آنها را به شیوه های بازاریابی خیابان اطلاع می دهد. بنابراین بازاریابی در خیابان، با توجه به این که توسط کار این هنرمندان الهام گرفته شده است، محدودیت ها و خطرات قانونی را برای آن که آژانس ها و تبلیغ کنندگان به طور کلی آماده نیستند، به همراه می آورد. مشکل اصلی این است که، به تعبیر، کمپین های بسیج خیابانی نیاز به استفاده از فضای عمومی دارند و استفاده از آنها باید توسط مقامات دولتی مجاز باشد تا قانونی باشند. این همان چیزی است که برای عملیات ساده مانند پخش فلیکرها درست است، همانطور که برای بسیج محصولات یا افراد و البته برای مبارزات پنهانی است.
مجوز هایی که لازم است برای انجام چنین مبارزاتی انجام شود، اغلب بسیار سخت است که در طی زمان اختصاص داده شده برای به دست آوردن این طرح به دست آورد. عملیات بالقوه متعددی برای به دست آوردن مجوز به دلایل ایمنی ناکام شده است و در بعضی مناطق شهری حتی ممنوعیت اعمال بازاریابی چریکی نیز ممنوع است. در چنین مواردی، بسیاری از آژانس ها و تبلیغ کنندگان به سادگی عملیات را ادامه خواهند داد، به این معنی که آنها تصمیم می گیرند بدون مجوز عمل کنند. چطور چنین انتخابی به دست می آید و بر اساس چه پایه ای؟ چگونه توجیه می شود؟ تاثیر این انتخاب بر عملکرد و هزینه عملیات چیست؟ چه تغییراتی این انتخاب را به ارتباط آژانس و تبلیغ کننده می دهد؟ این سوالات اصلی امروز در توسعه فعالیت های بازاریابی خیابانی مطرح است.
هزینه های ارزان قیمت
در یک اقتصاد کاهش یافته، بازاریابی چریکال یک راه حل در حال افزایش است که شرکت ها را در مقایسه با دیگران ترجیح می دهد. در زمان هایی که کمپانی ها کم هزینه می کنند و هزینه ها را کاهش می دهند، شرکت ها به بازاریابی چریکی به عنوان استراتژی ارزان تر از بازاریابی معمولی نگاه می کنند. به جای سرمایه گذاری در روند بازاریابی، چریکها انرژی، زمان و خلاقیت را سرمایه گذاری می کنند. اگر با موفقیت انجام شود، شرکت ها با بودجه بازاریابی کوچکتر قادر به دستیابی به اهداف متعارف سود و رشد خواهند بود. یکی از مثال های این پروژه پروژه بلر است. یک گروه از دانشجویان فیلم یک فیلم ترسناک آماتور فیلمبرداری کردند. با راه اندازی یک کمپنی اینترنتی اختصاص داده شده به گسترش شایعات در مورد "جادوگر بلر" فریبنده، آن را بسیار علاقه به فیلم ایجاد شده است. فیلم با بودجه 50،000 دلار، این فیلم 250 میلیون دلار در سراسر جهان پخش شد.
به گفته جی لوینسون، بازاریابی چریکی به شدت بر پیگیری مشتری تاکید می کند تا مشتریان را پس از خرید نادیده بگیرد. تمرکز بر پیگیری مشتری استراتژی ارزان تر است، زیرا هزینه فروش به مشتری جدید شش برابر بیشتر از فروش به مشتری موجود است. در طول یک اقتصاد دشوار، مهم است که روی ایجاد روابط و نه فروش تمرکز کنید و به افراد به جای گروه ها تمرکز کنید. این باعث تکرار فروش، ارجاع و افزایش اندازه خرید می شود. استفاده از تلفن به عنوان یک ابزار پیگیری در بهبود روابط مشتری مفید است. ایمیل همچنین یکی دیگر از ابزار ارزان برای حفظ روابط است. ایمیل ها را می توان برای هدایت افراد به وب سایت شرکت استفاده کرد. سپس از این سایت برای ارائه اطلاعات و پیشبرد فروش استفاده می شود.
صداقت در هنگام بازاریابی به مشتریان در طول زمان های سخت، یک ویژگی مهم است. هنگامی که شرکت ها نشان می دهند که کاملا از وضعیت اقتصادی آگاه هستند و به همین دلیل محصولات خود را بر اساس آن قیمت گذاری کرده اند، این امر احترام مشتری را به ارمغان می آورد. توضیح وضعیت فعلی و خطرات و اقداماتی که شرکت برای مشتریان انجام می دهد اطمینان مشتریان را فراهم می کند و همچنین اعتماد آنها را حفظ می کند. یک مثال، هیئت گردشگری لاس وگاس است. در طول رکود 2008 ، لاس وگاس یکی از شهرهای بسیار سخت بود. آنها یک آگهی تبلیغاتی نشان دادند که آنها کاملا از رکود اقتصادی آگاهی داشتند، با این حال، به طرز چشمگیری، نشان دادند "افرادی که به طور منظم به اینجا می آیند و با انفجار". این امر منافع بسیاری را به همراه داشت که منجر به افزایش گردشگری در لاس وگاس در طی رکود اقتصادی شد.
- ۱ نظر
- ۰۶ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۲۶